اوپــا جـونـگ ڪـی محبوب ترین کاربر انجمن
تنها کسی انتخاب میشود که برترین ارسال کننده روز ، هفته و ماه باشد .

آدرس

آدرس فعلی سایت koreafan.eu است در صورت بروز هر مشکل آدرس بعدی koreafan.. میباشد .

ساماندهي

انجمن کره فن در ستاد ساماندهي پايگاه هاي اينترنتي ثبت شد تاپیک

گروه تلگرام انجمن

گروه تلگرامی انجمن برای اطلاع رسانی از مشکلات انجمن و درخواست ها لطفا عضو بشین کلیک کنید



اشعار استاد شهریار
زمان کنونی: 03-27-2023، 10:16 AM
کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان
نویسنده: iNSANE
آخرین ارسال: Xiaoyan
پاسخ 188
بازدید 17031

امتیاز موضوع:
  • 2 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

[-]
کلمات کلیدی
شهریار اشعار استاد

اشعار استاد شهریار
نویسنده :iNSANE   غایب
سید محمد حسین بهجت تبریزی متخلص به شهریار، شاعر پارسی‌گوی آذری‌زبان، در سال ۱۲۸۵ هجری شمسی در روستای خشکناب در بخش قره‌چمن آذربایجان متولد شد. او تحصیلات خود را در مدرسه متحده و فیوضات و متوسطه تبریز و دارالفنون تهران گذراند و وارد دانشکده طب شد. سرگذشت عشق آتشین وناکام او که به ترک تحصیل وی از رشته پزشکی در سال آخر منجر شد، مسیر زندگی او را عوض کرد و تحولات درونی او را به اوج معنوی ویژه‌ای کشانید و به اشعارش شور و حالی دیگر بخشید. وی سرانجام پس از هشتاد و سه سال زندگی شاعرانه پربار در ۲۷ شهریور ماه ۱۳۶۷ هجری شمسی درگذشت و بنا به وصیت خود در مقبرة الشعرای تبریز به خاک سپرده شد.

نویسنده :iNSANE   غایب
غزل شماره ۱۱۹ - بمانیم که چه


سایه جان رفتنی استیم بمانیم که چه
زنده باشیم و همه روضه بخوانیم که چه
درس این زندگی از بهر ندانستن ماست
این همه درس بخوانیم و ندانیم که چه
خود رسیدیم به جان نعش عزیزی هر روز
دوش گیریم و به خاکش برسانیم که چه
آری این زهر هلاهل به تشخص هر روز
بچشیم و به عزیزان بچشانیم که چه
دور سر هلهله و هاله شاهین اجل
ما به سرگیجه کبوتر بپرانیم که چه
کشتی ای را که پی غرق شدن ساخته اند
هی به جان کندن از این ورطه برانیم که چه
بدتر از خواستن این لطمه نتوانستن
هی بخواهیم و رسیدن نتوانیم که چه
ما طلسمی که قضا بسته ندانیم شکست
کاسه و کوزه سر هم بشکانیم که چه
گر رهایی است برای همه خواهید از غرق
ورنه تنها خودی از لجه رهانیم که چه
ما که در خانه ایمان خدا ننشستیم
کفر ابلیس به کرسی بنشانیم که چه
مرگ یک بار مثل دیدم و شیون یک بار
این قدر پای تعلل بکشانیم که چه
شهریارا دگران فاتحه از ما خوانند
ما همه از دگران فاتحه خوانیم که چه

نویسنده :iNSANE   غایب
غزل شماره ۱۲۰ - غزال رمیده


نوشتم این غزل نغز با سواد دو دیده
که بلکه رام غزل گردی ای غزال رمیده
سیاهی شب هجر و امید صبح سعادت
سپید کرد مرا دیده تا دمید سپیده
ندیده خیر جوانی غم تو کرد مرا پیر
برو که پیر شوی ای جوان خیر ندیده
به اشک شوق رساندم ترا به این قد و اکنون
به دیگران رسدت میوه ای نهال رسیده
ز ماه شرح ملال تو پرسم ای مه بی مهر
شبی که ماه نماید ملول و رنگ پریده
بهار من تو هم از بلبلی حکایت من پرس
که از خزان گلشن خارها به دیده خلیده
به گردباد هم از من گرفته آتش شوقی
که خاک غم به سر افشان به کوه و دشت دویده
هوای پیرهن چاک آن پری است که ما را
کشد به حلقه دیوانگان جامه دریده
فلک به موی سپید و تن تکیده مرا خواست
که دوک و پنبه برازد به زال پشت خمیده
خبر ز داغ دل شهریار می شوی اما
در آن زمان که ز خاکش هزار لاله دمیده

نویسنده :iNSANE   غایب
غزل شماره ۱۲۱ - یاد شهیار


کار گل زار شود گر تو به گلزار آئی
نرخ یوسف شکند چون تو به بازار آئی
ماه در ابر رود چون تو برآئی لب بام
گل کم از خار شود چون تو به گلزار آئی
شانه زد زلف جوانان چمن باد بهار
تا تو پیرانه سر ای دل به سر کار آئی
ای بت لشگری ای شاه من و ماه سپاه
سپر انداخته ام هرچه به پیکار آئی
روز روشن به خود از عشق تو کردم شب تار
به امیدی که توام شمع شب تار آئی
چشم دارم که تو با نرگس خواب آلوده
در دل شب به سراغ من بیدار آئی
مرده ها زنده کنی گر به صلیب سر زلف
عیسی من به دم مسجد سردار آئی
عمری از جان بپرستم شب بیماری را
گر تو یک شب به پرستاری بیمار آئی
ای که اندیشه ات از حال گرفتاران نیست
باری اندیشه از آن کن که گرفتار آئی
با چنین دلکشی ای خاطره یار قدیم
حیفم آید که تو در خاطر اغیار آئی
لاله از خاک جوانان بدرآمد که تو هم
شهریارا به سر تربت شهیار آیی

نویسنده :iNSANE   غایب
غزل شماره ۱۲۲ - غروب و مهتاب دریا


ای ماه شب دریا ای چشمه زیبائی
یک چشمه و صد دریا فری و فریبائی
من زشتم و زندانی اما مه رخشنده
در پرده نه زیبنده است با آنهمه زیبائی
افلاک چراغان کن کآفاق همه چشمند
غوغای شبابست و آشوب تماشائی
سیمای تو روحانی در آینه دریاست
ارزانی دریا باد این آینه سیمائی
زرکوب کواکب راخال رخ دریا کن
بنگار چو میناگر این صفحه مینائی
با چنگ خدایان خیز آشفته و شورانگیز
ای زهره شهر آشوب ای شهره به شیدائی
چنگ ابدیت را بر ساز مسیحا زن
گو در نوسان آید ناقوس کلیسائی
چون خواجه تن تنها با سوز تو دمسازم
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی

نویسنده :iNSANE   غایب
غزل شماره ۱۲۳ - طوطی خوش لهجه


مایه حسن ندارم که به بازار من آئی
جان فروش سر راهم که خریدار من آئی
ای غزالی که گرفتار کمند تو شدم باش
تا به دام غزل افتی و گرفتار من آئی
گلشن طبع من آراسته از لاله و نسرین
همه در حسرتم ای گل که به گلزار من آئی
سپر صلح و صفا دارم وشمشیر محبت
با تو آن پنجه نبینم که به پیکار من آئی
صید را شرط نباشد همه در دام کشیدن
به کمند تو فتادم که نگهدار من آئی
نسخه شعر تر آرم به شفاخانه لعلت
که به یک خنده دوای دل بیمار من آئی
روز روشن به خود از عشق تو کردم چو شب تار
به امیدی که تو هم شمع شب تار من آئی
گفتمش نیشکر شعر از آن پرورم از اشک
که تو ای طوطی خوش لهجه شکر خوار من آئی
گفت اگر لب بگشایم تو بدان طبع گهربار
شهریارا خجل از لعل شکربار من آئی

نویسنده :iNSANE   غایب
غزل شماره ۱۲۴ - شیدائی


رندم و شهره به شوریدگی و شیدائی
شیوه ام چشم چرانی و قدح پیمائی
عاشقم خواهد و رسوای جهانی چکنم
عاشقانند به هم عاشقی و رسوائی
خط دلبند تو بادا که در اطراف رخت
کار هر بوالهوسی نیست قلم فرسائی
نیست بزمی که به بالای تو آراسته نیست
ای برازنده به بالای تو بزم آرائی
شمع ما خود به شبستان وفا سوخت که داد
یاد پروانه پر سوخته بی پروائی
لعل شاهد نشیندیم بدین شیرینی
زلف معشوقه ندیدیم بدین زیبائی
کاش یک روز سر زلف تو در دست افتد
تا ستانم من از او داد شب تنهائی
پیر میخانه که روی تو نماید در جام
از جبین تابدش انوار مبارک رائی
شهریار از هوس قند لبت چون طوطی
شهره شد در همه آفاق به شکرخائی

نویسنده :iNSANE   غایب
غزل شماره ۱۲۵ - چشمه ابدیت


شکفته ام به تماشای چشم شهلائی
که جز به چشم دلش نشکفد تماشائی
جمال پردگی جاودانه ننماید
مگر به آینه پاکان سینه سینائی
رواق چشم که یک انعکاس او آفاق
محیط نه فلکش زورقی به دریائی
دلی که غرق شود در شکوه این دریا
به چشم باز رود در شگفت رؤیائی
به قدر خواستنم نیست تاب سوختنم
به اسم عاشقم و اسم بی مسمائی
سواد زلف تو و سر جاودانه تست
که جلوه می کنداز هر سری به سودائی
به خاکپای تو ای سرو برکشیده من
که سر فرود نیاورده ام به دنیائی
به زیر سایه سروم به خاک بسپارید
که سرسپارده بودم به سرو بالائی
صدای حافظ شیراز بشنوی که رسید
به شهر شیفتگان شهریار شیدائی

نویسنده :iNSANE   غایب
غزل شماره ۱۲۶ - ساز صبا


بزن که سوز دل من به ساز میگوئی
ز ساز دل چه شنیدی که باز میگوئی
مگر چو باد وزیدی به زلف یار که باز
به گوش دل سخنی دلنواز میگوئی
مگر حکایت پروانه میکنی با شمع
که شرح قصه به سوز و گداز میگوئی
به یاد تیشه فرهاد و موکب شیرین
گهی ز شور و گه از شاهناز میگوئی
کنون که راز دل ما ز پرده بیرون شد
بزن که در دل این پرده راز میگوئی
به پای چشمه طبع من این بلند سرود
به سرفرازی آن سروناز میگوئی
به سر رسید شب و داستان به سر نرسید
مگر فسانه زلف دراز میگوئی
بسوی عرش الهی گشوده ام پر و بال
بزن که قصه راز و نیاز میگوئی
نوای ساز تو خواند ترانه توحید
حقیقتی به زبان مجاز میگوئی
ترانه غزل شهریار و ساز صباست
بزن که سوز دل من به ساز میگوئی

نویسنده :iNSANE   غایب
غزل شماره ۱۲۷ - شاهد گمراه


راه گم کرده و با رویی چو ماه آمده ای
مگر ای شاهد گمراه به راه آمده ای
باری این موی سپیدم نگر ای چشم سیاه
گر بپرسیدن این بخت سیاه آمده ای
کشته چاه غمت را نفسی هست هنوز
حذر ای آینه در معرض آه آمده ای
از در کاخ ستم تا به سر کوی وفا
خاکپای تو شوم کاین همه راه آمده ای
چه کنی با من و با کلبه درویشی من
تو که مهمان سراپرده شاه آمده ای
می تپد دل به برم با همه شیر دلی
که چو آهوی حرم شیرنگاه آمده ای
آسمان را ز سر افتاد کلاه خورشید
به سلام تو که خورشید کلاه آمده ای
شهریارا حرم عشق مبارک بادت
که در این سایه دولت به پناه آمده ای

نویسنده :iNSANE   غایب
غزل شماره ۱۲۸ - وای وای من


هر دم چو توپ می زندم پشت پای وای
کس پیش پای طفل نیفتد که وای وای
دیر آشناتر از توندیم ولی چه سود
بیگانه گشتی ای مه دیرآشنای وای
در دامنت گریستن سازم آرزوست
تا سرکنم نوای دل بی نوای وای
سوز دلم حکایت ساز تو می کند
لب بر لبم بنه که برآرم چو نای وای
آخر سزای خدمت دیرین من حبیب
این شد که بشنوم سخن ناسزای وای
جز نیک و بد به جای نماند چه می کنی
نه عشق من نه حسن تو ماند به جای وای
ای کاش وای وای منش مهربان کند
گر مهربان نشد چکنم ای خدای وای
من شهریار کشورعشقم گدای تو
ای پادشاه حسن مرنجان گدای وای



موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
Star اشعار احمد شاملو iNSANE 13 6,236 11-09-2016, 06:32 PM
آخرین ارسال: Xiaoyan
  اشعار امید صباغ نو iNSANE 23 6,790 11-09-2016, 10:00 AM
آخرین ارسال: iNSANE
  اشعار مریم حیدرزاده iNSANE 6 3,729 11-09-2016, 09:20 AM
آخرین ارسال: iNSANE
  اشعار هوشنگ ابتهاج iNSANE 13 6,180 11-08-2016, 02:44 PM
آخرین ارسال: iNSANE
  اشعار اخوان ثالث iNSANE 10 5,287 11-08-2016, 02:30 PM
آخرین ارسال: iNSANE
  اشعار عبدالصابر کاکایی iNSANE 21 7,202 11-08-2016, 02:08 PM
آخرین ارسال: iNSANE
Star اشعار زنده یاد سید احمد حسینی iNSANE 12 5,979 11-08-2016, 11:18 AM
آخرین ارسال: iNSANE
Heart اشعار کوتاه شمس لنگرودی iNSANE 55 10,524 11-08-2016, 10:27 AM
آخرین ارسال: iNSANE
  اشعار علی صالحی yalda73 24 7,173 06-22-2016, 03:32 PM
آخرین ارسال: ..::QueeN::..
  اشعار فروغ فرخزاد yalda73 18 2,990 11-24-2015, 12:53 AM
آخرین ارسال: Nahid74

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان