سارا نبودی
چشم گریان را ببینی
آن قدر باریدم که
ب
ا
ر
ا
ن را ببینی
وَللَـه
که بی تو
شهر،
خود را
حبس میکرد
بهتر!
نبودی
بغضِ طهران را
ببینی
تهران مان،
طهران نشد
بهتر!
نبودی
این راهزن،
این راه بندان را
ببینی
*
بیبی
به چشمان تو دل خوش کرده
سارا !
کافیست
عکس لای قرآن را ببینی
رفتی...
لَقد...
ماندم...
خَلَقنا....
فی کبد را
از بر شدم
تا رنج انسان را ببینی
بیبی
خودش میگفت:
سارا قسمت توست
بیبی
خودش میگفت:
فنجان را ببینی
از ترکهها
بر پای سارا مینویسی
وقتی که
کابوسِ دبستان را ببینی
*
آنقدر
پشت پنجره ماندم که شاید
یک لحظه
این سوی خیابان را ببینی
*
راضی
به مرگت میشوی
مانند سارا
وقتی نخواهی
خانِ چوپان را ببینی
وقتی که دیدم
زود سرما میخوری، باز
تقویم را
بستم
زمستان را
نبینی
از دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
چشم گریان را ببینی
آن قدر باریدم که
ب
ا
ر
ا
ن را ببینی
وَللَـه
که بی تو
شهر،
خود را
حبس میکرد
بهتر!
نبودی
بغضِ طهران را
ببینی
تهران مان،
طهران نشد
بهتر!
نبودی
این راهزن،
این راه بندان را
ببینی
*
بیبی
به چشمان تو دل خوش کرده
سارا !
کافیست
عکس لای قرآن را ببینی
رفتی...
لَقد...
ماندم...
خَلَقنا....
فی کبد را
از بر شدم
تا رنج انسان را ببینی
بیبی
خودش میگفت:
سارا قسمت توست
بیبی
خودش میگفت:
فنجان را ببینی
از ترکهها
بر پای سارا مینویسی
وقتی که
کابوسِ دبستان را ببینی
*
آنقدر
پشت پنجره ماندم که شاید
یک لحظه
این سوی خیابان را ببینی
*
راضی
به مرگت میشوی
مانند سارا
وقتی نخواهی
خانِ چوپان را ببینی
وقتی که دیدم
زود سرما میخوری، باز
تقویم را
بستم
زمستان را
نبینی
از دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
شلوار میکشند
تا وقت مردن از تو
هی کار میکشند
هی کار میکنی
هی
لبخند میزنند
هی درد میکشی
هی
سیگار میکشند
در زخمهای پشتت
تکثیر میشوند
جان میکنی و از پا
پوزار میکشند
جان میکنی
کفن را
تکفیر میکنند
با دست تو به سرها
دستار میکشند
از سید احمد حسینی