اقدامات در رابطه با مدرسه و اجتماع ....
در امر تربیت کودکان همه مسئولند با این تفاوت که مسئولیت برخی نسبت به دیگری بیشتر است. مسئولیت والدین دردرجه اول ، و مسئولیت مدرسه و اجتماع در درجه دوم است. بدین حساب ضروری است که در این مورد نیز توجهاتی معطوف دارد.
قبول اجتماعی کودک به گونهای که او احساس کند فردی محترم و عزیز است و اجتماع باید روی او حساب باز کند.
ایجاد زمینه برای رشد و موفقیت او با استفاده از زمینهها و امکاناتی که میتواند در اختیار داشته باشد.
کمک به او در صورت شکست ، و گشودن راه به روی او در صورت احساس به بن بست رسیدن.
دادن دلگرمی و اعتماد به او به صورتی که از مواجه شدن با مدرسه و معلم نترسد و دچار لکنت و ضربان سریع قلب نشود.
مورد توجه قرار دادن او و کارهایش ، در عین این که ممکن است به نظر ناچیز رسد.
خودداری از سپردن شاگردی ضعیف به قوی و دادن سرپرستی و ولایت به او. زیرا که طفل در آن صورت احساس عدم لیاقت میکند.
دادن اعتماد به او که پیش رود و اطمینان به این که همواره حمایتش خواهید کرد.
زمینه سازی برای حرکت تدریجی و قدم به قدم او ؛ از آن بابت که هر سنی مقتضایی دارد و شرایط رشد فرق میکند
در امر تربیت کودکان همه مسئولند با این تفاوت که مسئولیت برخی نسبت به دیگری بیشتر است. مسئولیت والدین دردرجه اول ، و مسئولیت مدرسه و اجتماع در درجه دوم است. بدین حساب ضروری است که در این مورد نیز توجهاتی معطوف دارد.
قبول اجتماعی کودک به گونهای که او احساس کند فردی محترم و عزیز است و اجتماع باید روی او حساب باز کند.
ایجاد زمینه برای رشد و موفقیت او با استفاده از زمینهها و امکاناتی که میتواند در اختیار داشته باشد.
کمک به او در صورت شکست ، و گشودن راه به روی او در صورت احساس به بن بست رسیدن.
دادن دلگرمی و اعتماد به او به صورتی که از مواجه شدن با مدرسه و معلم نترسد و دچار لکنت و ضربان سریع قلب نشود.
مورد توجه قرار دادن او و کارهایش ، در عین این که ممکن است به نظر ناچیز رسد.
خودداری از سپردن شاگردی ضعیف به قوی و دادن سرپرستی و ولایت به او. زیرا که طفل در آن صورت احساس عدم لیاقت میکند.
دادن اعتماد به او که پیش رود و اطمینان به این که همواره حمایتش خواهید کرد.
زمینه سازی برای حرکت تدریجی و قدم به قدم او ؛ از آن بابت که هر سنی مقتضایی دارد و شرایط رشد فرق میکند
کارل راجز روانشناس انسانگرا در مورد تقویت اعتماد به نفس در کودکان بر این عقیده است که وقتی کودک از سوی والدین و معلمین خود مورد توجه و پذیرش قرار می گیرد این توجه مثبت بدون هیچ گونه قید و شرطی باعث می شود که کودک در درون احساس ارزش و اطمینان کند. به این ترتیب خود را با تمامی کاستی ها و توانایی هایش می پذیرد و دیگران را نیز می پذیرد در آن صورت او مشکلی در برقراری ارتباط با دیگران نخواهد داشت و در نتیجه با پدیده دلهره انگیز عدم اعتماد به نفس مواجه نخ واهد شد.افراط در تشویق خصوصاً تشویقی که رنگ رشوه به خود بگیرد نه تنها زیانبار است بلکه اثرات سوء نیز دارد که موجب یاس و دلسردی نزد کودکان می شود. روح کودک تشنه تقدیر، تحسین و تشویق بوده و نیازمند است که بداند و یا به این مهم دست یابد که اعمالش مورد تایید والدین بوده است در آن صورت از تکرار مجددش لذت می برد. والدین می بایستی توجه کودکان را نسبت به نکات مثبت رفتاری و شخصیتی که دارند جلب کنند و توانایی های آنان را در انجام کارها بیان کنند و در مواردی که ضعفی مشاهده می کنند آن را با بزرگ جلوه دادن نقطه قوت دیگر برطرف کنند. از تحقیر کودک و سرزنش او به خاطر نمرات درسی کمتر از بیست پرهیز و به او برای جبران ضعف هایش فرصت داده و او را در این مورد یاری کنند. احساس ارزشمندی را به او بیاموزید و از او به عنوان عضو موثری در خانواده سود برده و او را در امور منزل سهیم سازید.در وظیفه ای از وظایف اعضای خانواده که به کودک محول می کنید، دقت نظر داشته باشید و پیشرفتش را در انجام آن وظیفه پیگیر باشید و از تشویق او خودداری نکنید که یکی از فاکتورهای مثبت داشتن اعتماد به نفس کودکان و تشویق های به موقع در زمان کودکی است.جهت ایجاد اعتماد به نفس در کودکان به آنان امکان دهید که عواطفشان را بروز دهند و حتی گاهی بتوانند از والدین خود نیز انتقاد کنند و در مقابل انتقاد آنان عکس العمل تند نشان نداده و جبهه گیری نکنید و هرگز بین کودکان خود تبعیض قائل نشوید، زیرا تبعیض عاملی است که در درازمدت در کودک احساس حقارت ایجاد می کند و او را به انزوا و گوشه گیری می کشاند. به یاد داشته باشید کودکی که اجازه می یابد احساسات، عواطف و نظریات خود را به راحتی بیان کند شانس بیشتری برای سازگاری مناسب در دوره نوجوانی دارد. والدین باید سعی داشته باشند که هیچ عاملی اعم از زیبایی و یا زشتی، بلندی و یا کوتاهی قد، تیزهوشی و یا کم هوشی و… تهدیدی برای از دست دادن اعتماد به نفس کودک نباشد.زیرا وقتی از زیبایی یا قامت بلند و تیزهوشی کودک ستایش شده و به آن اهمیت داده می شود که کودکی که زیبا نیست، قامت بلندی ندارد و تیزهوش نیست احساس حقارت کرده و دچار کمبودهای عاطفی می شود. نکته بسیار مهم آموزش اعتماد به نفس است که این آموزش در رابطه والدین با یکدیگر به کودک آموزش داده می شود، تشکر و قدردانی والدین از یکدیگر در حضور کودکان احترام متقابل به یکدیگر، عدم انتقاد از یکدیگر در حضور کودکان و ارزش نهادن به زحمات یکدیگر، معرفی و شناساندن قابلیت های مثبت اجتماعی یکدیگر به فرزندان و تشویق و تحسین در مورد انجام امور می تواند ضمن افزایش انگیزه و امید به زندگی در بافت خانوادگی در کودکان تاثیر مثبتی داشته باشد. چون یکی دیگر از عوامل بسیار مهم در ایجاد اعتماد به نفس نزد کودکان داشتن خانواده ای توام با تفاهم و یکدلی است. در این گونه خانواده ها والدین نسبت به هم اعتماد داشته و از یکدیگر به نیکی یاد می کنند و مرتباً در مقابل فرزندان خود به تحسین و تشویق یکدیگر با واژه های محبت آمیز می پردازند. اصلاح رفتار کودکان در روزهای نخست زندگی نباید با تشویق و تحسین های بی مورد انجام پذیرد همان گونه که ذکر آن رفت افراط و تفریط نه تنها سازنده نیست بلکه اثرات تخریبی آن بسیار زیاد است.
برگرفته از
rangaranggroup.com