(( شکایت ))
روزی به خدا شکایت کردم که چرا من پیشرفت نمی کنم ؟! دیگر امیدی ندارم و می خواهم خودکشی کنم !
ناگهان خدا جوابم را داد و گفت : آیا درخت بامبو و سرخس را دیده ای ؟؟؟
گفتم : بله دیده ام خدا گفت : موقعی که درخت بامبو و سرخس را آفریدم ، به خوبی از آنها مراقبت نمودم ....خیلی زود سرخی از خاک برآورد و تمام زمین را گرفت اما بامبو رشد نکرد .... من از او قطع امید نکردم ! در دومین سال ، سرخسها بیشتر رشد کردند اما بامبو خبری نبود .
درسال های سوم و چهارم نیز بامبو رشد نکرد . در سال پنجم جوانه کوچکی از بامبو نمایان شد .
در عرض شش ماع ارتفاعش از سرخس بالاتر رفت !
آری در این مدت بامبو داشت ریشه هایش را قوی می کرد !!!
روزی به خدا شکایت کردم که چرا من پیشرفت نمی کنم ؟! دیگر امیدی ندارم و می خواهم خودکشی کنم !
ناگهان خدا جوابم را داد و گفت : آیا درخت بامبو و سرخس را دیده ای ؟؟؟
گفتم : بله دیده ام خدا گفت : موقعی که درخت بامبو و سرخس را آفریدم ، به خوبی از آنها مراقبت نمودم ....خیلی زود سرخی از خاک برآورد و تمام زمین را گرفت اما بامبو رشد نکرد .... من از او قطع امید نکردم ! در دومین سال ، سرخسها بیشتر رشد کردند اما بامبو خبری نبود .
درسال های سوم و چهارم نیز بامبو رشد نکرد . در سال پنجم جوانه کوچکی از بامبو نمایان شد .
در عرض شش ماع ارتفاعش از سرخس بالاتر رفت !
آری در این مدت بامبو داشت ریشه هایش را قوی می کرد !!!