اوپــا جـونـگ ڪـی محبوب ترین کاربر انجمن
تنها کسی انتخاب میشود که برترین ارسال کننده روز ، هفته و ماه باشد .

آدرس

آدرس فعلی سایت koreafan.eu است در صورت بروز هر مشکل آدرس بعدی koreafan.. میباشد .

ساماندهي

انجمن کره فن در ستاد ساماندهي پايگاه هاي اينترنتي ثبت شد تاپیک

گروه تلگرام انجمن

گروه تلگرامی انجمن برای اطلاع رسانی از مشکلات انجمن و درخواست ها لطفا عضو بشین کلیک کنید



دنیــــــــــــــــــای دختـــــــــران
زمان کنونی: 06-08-2023، 09:14 PM
کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان
نویسنده: پَلَــنـگ مَلَــنـگ
آخرین ارسال: پَلَــنـگ مَلَــنـگ
پاسخ 4
بازدید 761

امتیاز موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

[-]
کلمات کلیدی
دختـــــــــران دنیــــــــــــــــــای

دنیــــــــــــــــــای دختـــــــــران
#1
خداوندا پرسشی دارم
رهاکن آسمان ها را بیا اینجا قضاوت کن
ببین درزمین یک مرد پیدامیکنی یانه...؟؟؟
توهم مثل همه امروز وفردا میکنی یانه...؟؟؟
بندگانت رااز ننگ آدم بودن وبیهوده فرسودن مبرامیکنی یانه...؟؟؟
برای آخرین پرسش...
قیامت را بگو مردانه برپامیکنی یانه...؟؟؟
اگرخدا چیزی ازنعمت هاشو ازت گرفته غصه نخور...
اگر دیگران چیزی دارن که تونداری غصه نخور...
خدا اگرزحکمت ببندد دری...
زرحمت گشاید در دیگری...
ببین عوض چیزی که کم داری...چی نصیبت شده؟؟؟؟
خوشبختی یعنی همین...
شکرداشته ها...وصبرنداشته ها...
خوب نگاه کن...توخوشبختی!!!

زن که باشی عاقبت یه وقتی یه جایی
به قول شازده کوچلو
دلت اهلیه یک نفرمیشود
ودلت...
برای نوازش هایش تنگ میشود
حتی برای نوازش نکردنش
تومی مانی ودلتنگی ها...
_وجودداریم اما حقیقت نداریم!

مهمان نميتواند عکس هاروببيند براي ثبت نام اينجا کليک کنيد
نویسنده :پَلَــنـگ مَلَــنـگ   غایب
#2
آدمی 2قلب دارد
قلبی که ازبودنش باخبراست وقلبی که از حضورش بی خبر
قلبی که ازآن باخبراست همان قلبیست که درسینه می تپد
همان که گاهی میشکند
گاهی می گیردوگاهی میسوزد
گاهی سنگ میشودوسخت وسیاه
وگاهی هم ازرست می رود
بااین دل است که عاشق میشویم
بااین دل است که دعامیکنیم
باهمین دل است که نفرین میکنیم
وگاهی وقتها هم کینه می ورزیم اماقلب دیگری هم هست که ازبودنش بی خبریم
این قلب اما درسینه نمی تپد
وبه جای اینکه بتپد...می وزدومی باردومی تابد
این قلب نه میشکند...نه میسوزد ونه می گیرد
سیاه وسنگ هم نمیشود...ازدست هم نمی رود
زلال است وجاری...مثل رود نسیم
وآنقدرسبک که هیچ وقت هیچ جا نمی ماند
بالا میرود...بالا میرود بین زمین وملکوت می رقصد
این همان قلبیست که وقتی تونفرین میکنی اودعا میکند
وقتی توبدمیگویی وبیزاری او عشق می ورزد
وقتی تومی رنجی او میبخشد
این قلب کارخودش رامیکند...نه به احساسات کاری دارد نه به تعلقات
نه به آنچه میگویی نه به انچه میخواهی
وآدمها به خاطر همین دوست داشتنی اند
به خاطرقلب دیگرشان
به خاطرقلبی که ازبودش بی خبرن...

نمیبینم زیبایی های دنیا را،آنگاه که تویی زیبایی های دنیایم!
نمیشنوم صدایی را آنگاه که صدای مهربانت درگوشم زمزمه میشودومرا آرام میکند!
ازنگاه تورسیدم به آسمانها،آن برگ چشمانت ستاره ای بود که هرشب به آن خیره میشدم!
سرمیگذارم بر روی شانه های تو،آرامش میگیرم ازصدای تپشهای قلب تو
حالا من مجنونم وتولیلای من همیشه میمانیم برای هم،
ومیسازیم قصه ی عاشقانه ی دیگرباهم!
برمیگردیم به دیروزی که گذشت ،خاطره ی شیرین فردا بدجوربه دل نشست!

دلم تنهایی میخواهد
از نوعِ دو نفره اش
از آن تنهایی ها که گوشی را برداری
بگویم کجایی؟ چه میکنی؟
بگویی خانه و هیچ کار
بگویم آماده باش می آیم با هم قدم زنان به یک کافه برویم
بی چون و چرا گوشی را بگذاری و مشغولِ آماده شدن بشی
بیایی... دستم را بگیری چیزی نگویی
سکوت باشد میانمان
به کافه برویم... یک میزِ دو نفره ی کوچک انتخاب کنی
بگویی
چای یا قهوه ؟
و بی آنکه منتظرِ جوابم باشی زیرِ لب بگویی
چای
.
بنشینیم رو به رویِ هم
بی هیچ حرفی دستانم را بگیری
نگاهم کنی
نگاهم را بدزدم
بخندم
بخندی
بمانم
ب.م.ا.ن.ی
_وجودداریم اما حقیقت نداریم!

مهمان نميتواند عکس هاروببيند براي ثبت نام اينجا کليک کنيد

نویسنده :پَلَــنـگ مَلَــنـگ   غایب
#3
نــــــــــــــــه...
کاری به کار عشق ندارم!من هیچ چیز وهیچ کسی را
دیگر در این زمانه دوست ندارم انگار این روزگار چشم
ندارد من و تو را یک روزخوشحال و بی ملال ببیند
زیرا هر چیز وهر کسی راکه دوست تر بداری حتی اگر یک نخ سیگار
یا زهرمار باشد از تو دریغ می کند
پس من با همه وجودم خود را زدم به مردن
تا روزگار دیگرکاری به کار من نداشته باشد
این شعر تازه را هم
ناگفته می گذارم…تا روزگار بو نبرد.....

اوبـــــــــــه این قلـــــــب یتیم
که خیـــــــــــــــالم می گفت تاابد مال تو بود...!!!ی رویـــــــــــای شیرینم، عشق دیرینـــــــــــــه ام!
باختم بودـــــــــــــــنت را،دربازی روزگار
چه بیصدا شکست قلب پر ازآشوبـــــــــــــم
وچــــــــــــــه بی قرارند چشمان بارانی ام
درتمنای نگاه عاشــــــــــــــقانه ات...!!!

خیالت راحــــــــــــت برو...
ضربـــــــــــــه ات کاری بود...دل من سخت شکست!
و چوزشت به منــــــــــــو سادگی ام خندیدی
به من وعشقی پاک،که پراز یـــــــــــــاد تو بود

آنشرلی هم نشدیم یکی بیاد ازمون بپرسه ……… آنه ! تکرار غریبانه روزهایت چگونه گذشت؟
بچه مردم هم نشدیم ، ملت ما رو الگوی بچه هاشون قرار بدن
لاک پشتم نشدیم گشت ارشاد نتونه به لاکمون گیر بده
چاقو هم نشدیم تا حداقل اینجوری بتونیم تو دل کسی بریم
ای خدااااااا! بختک هم نشدیم بیفتیم رو ملت
زمبه هم نشدیم حداقل سگارو نگرانمون باشه
نون هم نشدیم یکی از روی زمین ورداره بوسمون کنه
مهر جانماز هم نشدیم بوسمون کنن
قاصدک هم نشدیم ، پیام رسان و سنگ صبور عشاق شیم
عینک آفتابی هم نشدیم دنیا رو از دید بقیه ببینیم
گوشواره هم نشدیم آویزون ملت شیم
ماکسیما در افغانستان حدود ۶ میلیون تومانه ، افغانی هم نشدیم بتونیم ماکسیما بخریم
مهتابی هم نشدیم به ملت چشمک بزنیم
ای خدا … بامزی هم نشدیم بچه ها عکسمون رو بچسبونن روی کتاب و دفترشون
مگس تسه تسه هم نشدیم ملت رو بخوابونیم
بوم نقاشی هم نشدیم یکی بیاد رومون ۴تا درخت و ۲تا دونه پرنده بکشه قیمتی بشیم واسه خریدنمون سر و دست بشکونن
جودی ابوت هم نشدیم بابا لنگ دراز خرجیمون رو بده
کشیش هم نشدیم ، مردم بیان پیشمون اعتراف کنن ، حس کنجکاوی مون فروکش کنه
گربه هم نشدیم یکی نازمون کنه ما هم خر کیف شیم
فوتوشاپ ام نشدیم بعد از روتوش عکس به خانوما اعتماد به نفس کاذب بدیم
بستنی هم نشدیم ، لیسمون بزنن
ادمین هم نشدیم هر کی بر خلافه خواستمون حرف زد بنش کنیم
خوشتیپ هم نشدیم میریم خیابون ، گشت ارشاد بگیرتمون کلاس بذاریم
موبایلم هم نشدیم ، روزی هزار بار نگامون کنی
مرد سه زنه هم نشدیم بیارنمون تلویزیون معروف شیم
آرایشگر عروس هم نشدیم بابت نیم ساعت کار یک میلیون تومن بگیریم
شهرآرایشگر عروسه هم نشیدیم تو صده ی دوم زندگیمون مث دختر ۳۰ ساله باشیم
پلیس هم نشدیم بشینیم پشت ماشین تو بلندگو داد بزنیم خانوم بفرما بغل
_وجودداریم اما حقیقت نداریم!

مهمان نميتواند عکس هاروببيند براي ثبت نام اينجا کليک کنيد

نویسنده :پَلَــنـگ مَلَــنـگ   غایب
#4
خداوند موجودی قوی خلق کردونام اورا گذاشت مرد...
از او پرسیدند آیا راضی هستی؟؟
گفت نـــــــــــــــــــه...
خداوند پرسید چـــــــــــه میخواهی...؟؟؟
گفت: آینه ای میخواهم که در آن بزرگی خود را ببینم...
تکیه گاهی میخواهم که در هنگام خستگی وآزردگی
بر آن تکیــــــــــــــــــه زنم وآرامش پیدا کنم...
کسی که همدم لحظات تنهایی ام باشـــــــــــد...
نقابی میخواهم که در هنگام ضرورت پشت آن مخفی شــــــــــم...
کسی که زیبایی اش چشمم را نوازش دهــــــــــــد...
اندیشه ای میــــــــــــخواهم که در آن غوطه ور گردم...
وچراغی که با آن هدایـــــــــــــت و راهنمایی شــــــــــم...
و ایـــــــــــــنجا بـــــــــــود که خداوند زن را خلـــــــــــق کرد!!!

بیچاره دخترا!

اگه مودبانه حرف بزنن می گن چه لفظ قلم حرف می زنه!
اگه رک و راست باشن می گن چه بی حیاست!
اگه یه خورده فکر کنن می گن چقدر ناز می کنه!
اگه سریع جواب بدن می گن منتظر بود!
اگه تند راه برن می گن داره می ره سر قرار!
اگه آروم راه برن می گن اومده بیرون دور بزنه ول بگرده!
اگه با تلفن کارتی حرف بزنن می گن با دوست پسرشه!
اگه خواستگارشو رد کنه می گن یکی رو زیر سر داره!
اگه حرف شوهرو پیش بکشه می گن سر و گوشش می جنبه ! اگه به خودش برسه می گن دلش شوهر می خواد داره جلب توجه مبی کنه !
اگه....

بابا دست از سر دخترا بردارید!!! چی میخواید از جون بهترین مخلوقات خدا؟ چرا الکی هرچی دوست دارید بهشون میگید؟هاااااااااا؟

من یک دختــــــــــــــرم...
نگاه به صــــــــــــدا وبــــــــــدن ظریفم نکن
اگربخواهم تمام هویت مردانــــــــــــه ات را به آتش خواهم کشید...!
من یک دختــــــــــــرم...
با احساسات دختـــــــــــرانه...
سختـــــــــــم نکنید!
مهربـــــــــــــانم...
سنــــــــــــــگم نکنید!
ســــــــــــــاده ام...
پیچیده ام نکنید!
عشــــــــــق واندیشـــــــــــه در جانم است ...
مســـــــــخره ام نکنید!
دخترانه گی هایـــــــــــــم نیاز به مردانــــــــــگی هایت ندارند...
برو مردانگی هـــــــــایت را بازنانگی هـــــــــــای یکی دیگر ارضا کن...!
کاش شعور یک عده برســـــــــــه
نــــــــــر بودن یک جنسیت است ومــــــــــــــــرد بودن هویت...
زیادند دخترانی که نــــــــــــر نیستند ولی خیلی مــــــــــــرد هستن...
_وجودداریم اما حقیقت نداریم!

مهمان نميتواند عکس هاروببيند براي ثبت نام اينجا کليک کنيد

نویسنده :پَلَــنـگ مَلَــنـگ   غایب
#5
برای دل خودم مینویسم:
برای دلتنگی هایم...
برای دغدغه هایم...
برای شانه ای که تکیه گاهم نیست!
برای دلی که تنگم نیست
برای دلی که نوازشگر زخمهایم نیست
برای خودم مینویسم...
بمیرم برای خودم که اینقدر تنهاست...!

ﺩﺧﺘﺮ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽツ ﺩﺧﺘﺮ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﭼﻨﺪ ﮐﻠﻤﻪ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﻣﻔﻬﻮﻣﺶ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻩ: ﻋﺸﻘﻢ ... ﻋﺰﯾﺰﻡ ... ﺧﺎﻧﻮﻣﻢ ... ﺁﺭﺍﻡ ﺁﺭﺍﻡ ﻣﯿﻔﻬﻤﯽ ﺣﺘﯽ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﺻﻮﺭﺗﺖ ﻫﻢ ﺯﯾﺎﺩ ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ،ﺍﻭﻟﯿﻦ ﭼﯿﺰ ﻣﻬﻢ ﻫﯿﮑﻠﺖ ﺍﺳﺖ؛ ﻭ ﺑﻌﺪ ﻟﺒﺎﺳﻮ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ... ﺩﺧﺘﺮ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﻣﻔﻬﻮﻡ" ﻓﺮﺩﺍ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺍﯾﻨﺎ ﻣﯿﺮﻥ ﻣﺴﺎﻓﺮﺕ " ﺭﺍ ﻣﯿﺪﺍﻧﯽ ﭼﯿﺴﺖ ... ﺩﺧﺘﺮ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ ... ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﺕ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ... ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﮐﻪ ﺑﯽ ﺭﯾﺎ ﻧﺜﺎﺭ ﻫﺮ ﺍﺣﻤﻘﯽ ﮐﺮﺩﯼ ... ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺯﯾﺒﺎﯾﺖ ﮐﻪ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩﺕ ﻧﺒﻮﺩﻩ ﻭ ﻧﯿﺴﺖ ... ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺗﺎﺭﻫﺎﯼ ﻣﻮﯾﺖ ﮐﻪ ﺑﯽ ﺧﯿﺎﻝ ﺍﺯ ﻧﮕﺎﻩ ﺷﮏ ﺁﻟﻮﺩﻩ ﺍﺣﻤﻖ ﻫﺎ ﺍﺯ ﺭﻭﺳﺮﯼ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺭﯾﺨﺘﻪ ﺍﻧﺪ ... ﺗﻮ ﻧﺘﺮﺱ ﻭ "ﺯﻥ "ﺑﻤﺎﻥ ... ﻧﺘﺮﺱ ﺍﺯ ﺗﻬﻤﺖ ﻫﺎﯼ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺷﻬﺮ ...ﮐﻪ ﺍﮔﻪ ﺑﺘﺮﺳﯽ ﺭﻓﺘﻪ ﺭﻓﺘﻪ " ﺯﻥ" ﻣﺮﺩﻧﻤﺎ ﻣﯿﺸﻮﯼ ﻭ ﺳﺮﮔﺮﺩﺍﻥ ﻭ ﺭﻭﺍﻧﯽ ﻣﯿﺸﻮﯼ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﻭﺍﻧﮕﺮﺩﺍﻥ ... ﭘﺲ ﺑﺰﺍﺭ ﺑﮕﻮﯾﻨﺪ ﻫﺮﭼﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﮕﻮﯾﻨﺪ ... ﺩﺧﺘﺮ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﮐﻼ ﺧﺪﺍ ﻫﻢ ﺩﻟﺶ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﻣﯿﺴﻮﺯﺩ ... ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﻢ ﭼﺮﺍ ﺑﻌﻀﯽ ﺍﺯ ﭘﺴﺮ ﻫﺎ ﻧﻤﯿﻔﻬﻤﻨﺪ ﮐﻪ ﺩﺧﺘﺮﻫﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻫﻢ ﺧﻮﺍﺏ ﺗﻮ ﺷﻮﻧﺪ ﺁﻓﺮﯾﺪﻩ ﻧﺸﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﺩﺧﺘﺮ ﺣﺮﻣﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﻧﻪ ﻟﺬﺕ ....

خدایا به اندازه بزرگیت دوستت دارم
تو یعنی همه اون چیزهایی که بخاطرش زندگی میکنم...
_وجودداریم اما حقیقت نداریم!

مهمان نميتواند عکس هاروببيند براي ثبت نام اينجا کليک کنيد



پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان