پشت ديوار شبونه
يه نفر تو خوابِ خونه
ميگه کو، کوکوی بلبل
کو ترانه، وعدهی گُل.
پشت ديوار شبونه
يه نفر تو خوابِ خونه
مث خورشيد توی سايه
داره از خودش گلايه
مگه هر نگفته: رازه
چی شد اون هوای تازه
شبِ بنبست، درِ بسته
همه خاموش، همه خسته
پس کی از ستاره بارون
ميرسه فصل بهارون؟
يه نفر تو خوابِ خونه
ميگه کو، کوکوی بلبل
کو ترانه، وعدهی گُل.
پشت ديوار شبونه
يه نفر تو خوابِ خونه
مث خورشيد توی سايه
داره از خودش گلايه
مگه هر نگفته: رازه
چی شد اون هوای تازه
شبِ بنبست، درِ بسته
همه خاموش، همه خسته
پس کی از ستاره بارون
ميرسه فصل بهارون؟
تا با تو بگویم غم شب های جدایی
بزم تو مرا می طلبد، آمدم ای جان
من عودم و از سوختنم نیست رهایی
تا در قفس بال و پر خویش اسیرست
بیگانه پرواز بود مرغ هوایی