عرفان کیهانى در مسیر شیطانى

[─═हई╬ வ!ЯЗஐஇ ╬ईह═─]

به دنبال اعلام حکم بدوى محمدعلى طاهرى سرکرده فرقه عرفان حلقه از سوى دادگاه انقلاب به وکیل مدافع وى، موجى از تهاجمات گسترده ازسوى رسانه هاى ضدانقلاب و جریانات به اصطلاح حقوق بشرى و برخى از طرفداران وى و هم چنین بعضى ازجریانات مغرض درفضاهاى مجازى وغیره شکل گرفت.

* ایجاد انحراف، ترفند اصلى دشمن
دشمنان اسلام از مدت های طولانى براى ضربه زدن به دین مبین اسلام از طرق مختلف سعى در ایجاد انحراف در آموزه ها و معارف دینى داشته اند. یکى از روش هاى نخ نما دراین راستا استفاده از شیوه التقاطى (بهره گیرى از تعالیم و معارف ادیان و بعضا مکاتب دست ساز انسان) بوده است. به طورى که با عاریه گرفتن برخى مطالب از تعالیم هر یک از مکاتب و ادیان، براى خود مباحث جدیدى را رقم مى زدند.
پس از پیروزى انقلاب اسلامى ایران - به دلیل گرایش بیش از حد جوامع بشرى به اسلام ناب - ظهور و بروز جریانات به اصطلاح دینى -به منظور جلوگیرى از گرایش به انقلاب اسلامى- عرفانى شدت و حدت بیشترى پیداکرده است. بررسى تعداد زیادى از این جریانات، دست هاى استکبار و صهیونیزم جهانى را به راحتى نشانگر است. البته در برخى موارد دیگر مسائل شخصى عامل اصلى شکل گیرى این حرکت ها بوده است.
یکى از جریانات ضاله که بسیارى از مردم را از مسیر دین و حتى سلامتى جسمى خارج کرده است، گروه انحرافى عرفان کیهانى است.

* پیگیرى قضایى
با دریافت گزارشاتى مبنى بر انحرافى بودن کلاس هاى عرفان حلقه و این که افراد مختلف به واسطه ى حضور در این کلاس ها دچار آسیب هاى جسمى و روحى شده اند، تحقیقات دقیقى بر روى کلاس هاى خود طاهرى و مسترهاى او در نقاط مختلف تهران و استان هاى دیگر آغاز شد و به ویژه پس از بررسى هاى کافى و وافى از شخصیت طاهرى، آموزه ها و وضعیت کلاس ها و جمع آورى مدارک و براهین و مستندات لازم از سوى مسؤولین امر و طى مراحل قضایى ، در اواخر اردیبهشت 1389 براى اولین بار دستگیر شد؛ ولى پس از امضاى تعهدنامه مبنى بر توقف کلاس هاى غیرقانونى و اعلام برائت و درخواست از مسترها در جهت تعطیلى کلاس ها به قید ضمانت آزاد شد اما با گذشت چند ماه، فعالیت هاى خود را متوقف نکرد و کلاس ها همچنان ادامه داشت و حتى با ملاقات‌هایى که با مسترها داشت (نوروز 90)، آنان را به اشاعه ى آموزه ها مکلف کرد تا این که مجددا در اوایل سال 1390 بازداشت و محاکمه شد.
از زمان دستگیرى و زندانى شدن طاهرى، مسترها شروع به ساخت و انتشار شایعات و اکاذیب بسیارى براى طاهرى کردند! در کلاس ها طرح مقدس نمایى و امام زمان نمایى طاهرى در سطحى گسترده با برنامه ى مشخص یا بدون برنامه ریزى قبلى آغاز شد! هم چنین به توصیه ى طاهرى و با همت شهناز نیرومنش، عنصر فرارى حلقه و ساکن آمریکا با فعالیت هاى بین المللى و استمداد از مدعیان بین المللى حقوق بشر سعى در سیاسى جلوه دادن حبس طاهرى داشتند.
در خصوص اتهامات افساد فى الارض و ارتداد طاهرى، دادگاه طبق دستور قاضى پرونده تحقیقات گسترده اى را آغاز کرد و به درخواست آن، سه تن از مراجع بزرگوار، گروه تحقیق تشکیل دادند و تمام کتب و جزوات و سى دى هاى عرفان کیهانى را بررسى کرده و در نهایت اعلام کردند که مسؤول و نویسنده ى موارد مورد مطالعه، مرتد و کتاب هایش ضاله و شرکت در کلاس هایش حرام است. اما با وجود این که فتواها براساس مطالعات و اخبار دقیق صادر شده بود، قاضى پرونده بر اساس فتاوى مراجع عمل نکرد و بررسى دقیق ترى صورت داد.
از اواخر سال 93 على رغم این که اعضاى عرفان حلقه تحصن هایى در مکان هاى مختلف داشتند و آزادى او را طالب بودند، در چند دادگاه متوالى مطالب ارائه شد و سرانجام در مرداد 94 با ادله و براهین متقن، صدور حکم افساد فى الارض او اعلام شد. توهین به مقدسات، گسترش باورهاى انحرافى و منحرف کردن افراد در گستره ى جغرافیایى وسیع و کسب مال نامشروع و به عبارتى گرفتن مال مردم با عملیات فریبکارانه، اقامه ى شهود دروغین و جعل نوشته ى دیگران از دلایل شمول او بر این حکم است.

* مختصرى از زندگى طاهرى
وى در سال 1335 در شهر کرمانشاه متولد شد، تحصیلات ابتدایى را در همان شهر گذرانده و پس از آن به همراه خانواده به تهران مهاجرت نموده است. وى پس از انقلاب به بهانه گذراندن تحصیلات دانشگاهى به ترکیه مى رود لیکن هیچ مدرک و سند دال بر تحصیل وى در دانشگاه از سوى وى ارائه نشده است. جالب آن است دانشگاه ادعایى وى وجود خارجى ندارد و برخى از صاحب نظران معتقدند وى سه سال مورد ادعایى تحصیلى خود را در اسرائیل جهت تعلیم به سر مى برده است.
طاهرى پس از بازگشت به ایران به فعالیت هاى اقتصادى روى مى آورد و از سال 1375 اقدام به برگزارى کلاس هایى با عنوان «تله انرژى پاتى» مى نماید ولى استقبال چندانى از مباحث وى به عمل نمى آید و در نهایت در اوایل دهه 80 با برگزارى کلاس ها و دوره هایى با عنوان «عرفان کیهانى» یا «عرفان حلقه» با اقبال مردم تهران و متاسفانه برخى اندک محیطهاى دانشگاهى مواجه شد و به سرعت کلاس هاى وى گسترش پیدا کرد و پس از گذشت ده سال، بیش از 50 هزار نفر دوره هاى طاهرى را مى گذراندند. طبق بررسى هاى به عمل آمده از منزل وى انواع و اقسام کتب ضاله،کتب فلسفى،کتب روانشناسى،کتب ادیان ومکاتب مختلف و...یافت شده که خود بیانگر آنست، انحرافات فکرى و ادعاهاى طاهرى تلفیق مطالب مختلف از منابع گوناگون است.

* ادعاهاى مطرح شده از سوى طاهرى
ادعاى اتصال
وى مدعى است از طریق گذراندن دوره هاى فرقه حلقه، فرد مى تواند به روح القدس یا شبکه مثبت متصل شود. (وى روح القدس را با نام شبکه شعور کیهانى معرفى مى نماید.)
ادعاى درمان
طاهرى هم چنین ادعا دارد از طریق اتصال به روح القدس، امکان درمان بیمارى ها وجود دارد به این صورت که فرد ارتباط دهنده (فردى که دوره هاى فرقه را گذرانده) مى تواند فرد دیگر، که همان ارتباط گیرنده هست را به روح القدس (یا شبکه شعور کیهانى) متصل نماید و درمان انجام پذیرد.
ادعاى تفویض
نامبرده ادعا دارد داراى قدرتى از سوى خداوند است که مى تواند لایه محافظى پیرامون خود و دیگران ایجاد کند تا جلوى اذیت و آزار و حلول شیاطین، اجنه و ارواح سرگردان را بگیرد. وى مدعى است مى تواند این لایه را به دیگران که حتما باید دوره ها را گذرانده باشند تفویض نماید.

* انحرافات فکرى
فرقه عرفان کیهانى اساسا داراى انحرافات گسترده اى بوده و در ردیف عرفان هاى کاذب و التقاطى قرار مى گیرد که به طور خلاصه مواردى از آن را ملاحظه مى فرمایید:
الف: انحراف در خداشناسى و اعتقاد به همه خدایى!
بر پایه این اعتقاد انحرافى همه چیز جزئى از خداوند است بنابراین هرچه در عالم هست در ذات خود، خدا خواهد بود! وى در جلسه نهم کمیته عرفان مى گوید: «گفتیم که راجع به تقدس هیچ ذره اى نمى توانیم بگوئیم این ذره از آن ذره مقدس تر است یا این ذره این مقدار بار تقدس دارد و خدا آن مقدار!»
رئیس فرقه حلقه در مبانى انحرافى خود، بر خلاف آیات قرآن و کلمه «لا اله الا الله»، انسان را «اله» مى داند و بر خلاف کلمه «رب العالمین»، انسان را شایسته «رب» شدن می داند.
وى هم چنین در جلسه شوراى عرفان کیهانى 26/11/88 مى گوید: الان شما هم خداى مجسم هستى، من هم هستم، همه هستند، همه وجه او هستند.
ب: انحراف در پیامبرشناسى واهانت به پیامبراکرم(ص)!
وى در جلسه شوراى عرفان کیهانى (کمیته قرآن پژوهى) مورخه 26/11/88 مى گوید: «در واقع اون که این ماجرا رو نوشته دیگه! نمى دونه که چى نوشته!... شما خودت درک مى کنى، شما هم خودت مى نویسى، منم مى نویسم. یه کلیتى میاد حالا مى خواى پیاده اش کنى. ننوشته اینجا که و خدا گفت و این حرفها! اون کلیته اومده و حالا واژه ها در اختیار شماست که اون کلیت رو بیان کنید.»
ج: معصوم ندانستن امامان و مخالفت با مذهب تشیع!
رئیس فرقه در یکى از جلسات خود با ظرافتى خاص معصوم بودن ائمه علیهم السلام را زیر سؤال برده و این امر را مورد تأیید آن بزرگواران ندانسته و عنوان مى دارد که شیعیان به آن حضرات نسبت داده اند. وى در جلسه 21/10/88 مى گوید: «الآن همه مذاهب با قایم شدن پشت سر یک عده افراد خاص و با مطرح کردن ادعاهایى که اصلا اونها نداشتند مثلا نمى دونم حتى تو روایات داریم که امامى فرموده باشد من معصومم؟
براى بشریت کارى نکردند... حالا 1400 سال تاریخچه اسلام الان بیاییم راندمان جوامع اسلامى رو بررسى کنیم مى بینیم که از جوامع دیگر عقب مانده تر هم شده اند ما که همچین گوهرى در اختیار داشتیم امروز مى بایستى در واقع آقایى مى کردیم... این به خاطر جهل مان است!»
د: شرک دانستن زیارت قبور ائمه علیهم السلام
وى در جلسه مورخه 21/10/88 مى گوید: «الهکم التکاثر حتى زرتم المقابر» یعنى کثرت طلبى بر شماست حتى مى روید زیارت مقابر. یک اشاره اش هم به همین موضوع است که این قدر کثرت طلب شده اید شما مى روید مقابر. براى چه مى روید مقابر؟ یکى بحث برج و بارو است! یکى اینه که مى رویم از اونها کمک بخواهیم. از مرده هامون کمک بخواهیم! این مصداق شرک نیست؟
ه‍: اهانت به ائمه علیهم السلام و ارزش قائل شدن براى دشمنان اهل بیت!
«ببینید اگر صورت مجادله باز شود، مى بینیم که یزید هم صورتى از مجادله من است، باید طلب رحمت بکنیم (حسب ظاهر، براى بیان + و - است و این دید جزء نگر است) اما در دید کل نگر مى گوید اگر یزید نبود امام حسین ارزشى نداشت و یا اگر یزید نبود عظمت امام حسین(ع) مشخص نمى شد.»
و: نفى مهدویت
... زمین مگر چه امتیازى داره که حالا بعد از هزاران سال یه نفر مثل زرتشت یا مسیح یا هرکسى! دوباره زنده بشه و بیاد! حالا چه گلى مى خواهند بزنند به سرش؟!
ز: تمسخر رجعت ائمه علیهم السلام!
حالا مثلاً فرض کن ائمه مى خواهند یکبار دیگه بیایند و بنشینند و لباس به تن کنند و غذا بخورند و دوباره بخواهند ازدواج کنند و (خنده حضار) بعد مى خواهند بروند و بیایند و آن موقع اسب بوده سوار مى شدند و این چیزها که نیست و باید بروند رانندگى یاد بگیرند. (خنده حضار)
ح: تمسخر ظهور امام زمان(عج)!
... حالا فکر مى کنند وقتى امام زمان بیاد بارندگى مى شه و ایران همه اش مثل شمال مى شه! (خنده حضار)
ط: ادعاى وجود تناقض در قرآن!
وى در جلسه 26/11/88 مى گوید: یکى از مشکل ترین موضوعاتى که در قرآن به نظر من مطرح است، تناقض در خود قرآن به وجود میاره‌ها، نه کار ما، ربطى به ما نداره، مسأله همینه که یک جا مى گه مى رید اونجا، یه جا مى گه همه مى رید، یک جا مى گه اولش، سلسله مراتب پیدا مى شه!!
ى: تفسیر به راى آیات قرآن کریم!
یکى از بزرگترین اشکالات طاهرى در عرفان شیطانى کیهانى، تفسیر به راى قرآن کریم و سوءاستفاده از آیات قرآن به نفع ادعاهاى انحرافى خود است. براى نمونه، طاهرى در کتاب انسان از منظرى دیگر، «نجوى» را که در قرآن از «ناحیه شیطان» خوانده شده، امرى مقدس و اتصال به خداوند مى خواند! طاهرى در صفحه 17 کتاب خود آورده: «وحدت حداقل با یک نفر دیگر، تا پس از آن عضو سوم که روح القدس یا روح الامین یا... بوده، حلقه را تکمیل کرده و با تکمیل حلقه، عضو چهارم آن که خداوند است نیز، فیض خود را به واسطه روح القدس جارى نماید.
ک: رد آیات قرآن با دیدگاههاى به اصطلاح علمى!
وى در جلسه نهم کمیته عرفان مى گوید: «...کشتى نوح از نظر علمى نمى تواند اتفاق افتاده باشد..نمى توان از نظر علمى همه انواع حیوانات را در یک کشتى جمع کرد.»
ل: شیطان را تنها موحد بارگاه الهى دانستن!
طاهرى در جلسه هشتم کمیته عرفان مى گوید: «شیطان تنها موحد درگاه الهى است که جز بر او، بر کسى سجده نکرده است.»
م: ابلیس را احسن الخالقین دانستن!
وى در جلسه هشتم کمیته عرفان در گفتگو با چند تن از مسترهاى حلقه اول خود مى گوید: «هدف از خلقت که این حلقه جهان دوقطبى بوده و این مأموریت به یک عنصرى به نام شیطان داده مى شود و ابلیس جزء احسن الخالقین بوده. در زمره ى احسن الخالقین بوده. ابلیس جزء احسن الخالقین است که به بهترین وجه این جهان دوقطبى را سر و سامان داده و دیگه از این بهتر و قشنگتر نمى شده.
ن: ادعاى دین کل یا عرفان فرادینى!
وى در کتاب انسان از منظرى دیگر ص 17 آورده است: «فرادرمانى که یکى از شاخه هاى عرفان کیهانى (حلقه) مى باشد، از حلقه هایى است که در محدوده رحمانیت عام الهى، تسهیلاتى را در اختیار ما قرار مى دهد و تنها شرط تحقق آن، آمادگى براى ایجاد وحدت است...»
ص: ادعاى هم فازى خود با لوح محفوظ
طاهرى مدعى است هیچگاه مطالعات قرآنى نداشته و به محض شنیدن آیات قرآن، مفاهیم اصلى آن ها را از طریق هم فازى با لوح محفوظ در مى یابد. وى در جلسه اول کمیته عرفان مى گوید: «من هنوز یک دور قرآن را نخوانده ام، یک دفعه تا یک چیزى پیش مى آید، براى من آشنا است، این هم فازى با لوح محفوظ است، در این گونه موارد دیگر شک نمى کنم، مى بینم که این آشنا است.»

هرچند احتمال دارد با اجراى حکم اعدام بنیانگذار فرقه کیهانى، دفتر آن بسته شود؛ اما از آنجا که فعالیت هاى اعضاى آن به انحای مختلف ازجمله تشکیل کلاس ها در اجتماع یا حضور در شبکه هاى اجتماعى مجازى ادامه خواهد داشت، لازم است تا متولیان دین و محققان حوزه و دانشگاه این گونه کالاهاى تقلّبى با ظاهر آراسته و زرپیچ عرفان نما را با محک قرآن و روایات احسن اهل بیت (علیهم السلام) بسنجند و با دیدى دقیق، آلودگى‌هاى آن را زیر ذره‌بین نقد ببرند و با معرفى عرفان ناب اسلامى، طالبان و سالکان را در مسیر درست هدایت کنند.

---

---

منبع:تسنیم