هنگامی که <ناسا>فضانوردان را به فضا فرستاد.بامشکل کوچکی روبه رو شد
انها دریافتن که خودکار های موجود, در فضای بدون جاذبه کار نمی کنند (جوهر به سمت پایین جریان نمی یابد)
برای حل این مشکل انها شرکت اندرسون را انتخاب کردن تحقیقات پیش از یک دهه طول کشید 12میلیون دلار صرف شد و درنهایت انها خودکاری طراحی کردن که در محیت بدون جاذبه می نوشت.
اما روس ها راه حل ساده تری داشتن!
انها از مداد استفاده کردن!
1-تمرکز بر روی مشکل=نوشتن در فضا
2-تمرکز روی راه حل=نوشتن با خودکار
فرستنده : علیچ
انها دریافتن که خودکار های موجود, در فضای بدون جاذبه کار نمی کنند (جوهر به سمت پایین جریان نمی یابد)
برای حل این مشکل انها شرکت اندرسون را انتخاب کردن تحقیقات پیش از یک دهه طول کشید 12میلیون دلار صرف شد و درنهایت انها خودکاری طراحی کردن که در محیت بدون جاذبه می نوشت.
اما روس ها راه حل ساده تری داشتن!
انها از مداد استفاده کردن!
1-تمرکز بر روی مشکل=نوشتن در فضا
2-تمرکز روی راه حل=نوشتن با خودکار
فرستنده : علیچ
عروسک و قمقمه اش را محکم زیربغل میگیرد
شمر باهیبتی خشن، همانطور که دور امام حسین میچرخد و نعره میزند، از گوشه ی چشم دخترک را می پاید
دختر با قدم های کوچکش از پله های سکوی تعزیه بالا می رود
از مقابل شمر میگذرد، مقابل امام حسین می ایستد و به لب های سفید شده اش زل میزند قمقمه را که آب تویش قلپ قلپ صدا میدهد، مقابل او می گیرد
شمشیر از دست شمر می افــتــــد و رجزخوانی اش قطع میشود
دخترک می گوید: "بخور برای تو آوردم" و بر میگردد روبروی شمر می ایستد
مردمک های دخترک زیر لایه براق اشک میلرزد
توی چشم های شمر نگاه میکند و با بغض میگوید: بـــابـــای بــــــد..!!!....
فرستنده : ♫♥فاطمه79♥♫